۱۳۸۷ شهریور ۲۷, چهارشنبه

ائتلاف دور مسائل اصلی، برای تشکیل دولت در تبعید


مهم!: برای درک فلسفه‌یه! من در موردِ املای فارسی وبرای راهت‌تر خاندنِ این یا آن! نوشته
در رابته با غلَت‌های اهتمالی‌یه! املاعی



شهريور 1386 ، گفت:


"در کامنتی آمده بود

.... آه که چه فرصتهای گرانبهایی رو این اپوزیسیون عقب مانده ما
از دست میدن. بجای اینکه در این موقعیت حساس با
ائتلاف دور مسائل اصلی
برای جانشینی احتمالی دولت در تبعید تشکیل بدن
قانون اساسی پیشنهادی بنویسن، برنامه های تحقق رفراندم ارائه کنند
و سیاستهای بعد از تحول حکومت رو مشخص کنن، هنوز که هنوزه سر مطالب
خاله رنکی پاچه همدیگه رو گاز میگیرن و همدیگر رو عقب میندازند
یکی هنوز میخواد شاه بشه، بقیه هم با ذهنیت سلطانی بدنبال جمهوری نوع خودند
هیچکدوم هم به چیزی کمتر رضایت نمیدن
من در جواب نوشتم: من با گفته شما موافقم ولی نکته ای را که در صحبتهای شما
گرفتم این است که به یک نخبه گرایی معتقدید ، و به نظر من این هم یکی از ضعفهای
ما ایرانیان است. اگر معتقدید باید کاری کرد
چرا خودتان با همفکرانتان آستین ها را بالا نمیزنید
و منتظرید چند تا فسیل که تازه تا مغز استخوانشان هم استبداد زده هستند
کاری برای شما انجام دهند؟ به قول فروغ " هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودال
می‌ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد"
مطمئن باشید اگر به کارتان اعتقاد داشته باشید
کسانیکه منتظر نشسته اند تا یکی شروع کند پشتیبانتان خواهند بود
میخواهم بگویم فقط در کنار نشستن و نق زدن و گقتن که
اگه دست من اینطور میشد و آنطور، دردی را دوا نمیکند
باید وارد میدان شد."



موناهیتا خانم. درود بر شما که گفته اید باید وارد میدان شد

من هم با اصل حرفای کامنت دهنده موافقم و هم با حرفای شما
و فعلا که به کار خودم اعتقاد دارم
مگر اینکه کاملا بفهمم تلاشهایم بی نتیجه است
و در این فهمیدگی! شما هم نقش دارید. آیا شروع مرا میپسندید؟
آیا حاضرید با من وارد میدان شوید؟ آیا پشتیبان هم خواهیم شد؟ 


/فیلسوفدیوانه: آیا کلمه ی "شعار"
همان "شو غار" نبوده، که به معنیِ "نمایش در غار" است
و چون غار تاریک است، و کمر یار باریک است
پس کسی نمیفهمد کسی حاضر به بوس و کنار نشد!
و یا آیا معنای آن از "شما عار " آمده است
که بستگی دارد پشتش چی بیاید؟ و آیا ...آخ آخ آخ/



با احترام و دوستی و امید

شاهین دلنشین


----------------------------------------------------------------------


1 – 2 of 2
Anonymous موناهیتا said…

دوست عزیز
از کجا میدانید که من آستینها را بالا نزده ام؟؟

18 September 2007 20:55



Blogger رندِ عالم‌سوزِ خالی‌بندِ مهربان پاچه‌گیر
و جوادِزندانی و ندا و شاهین said…

راست میگی موناهیتا،دقیقا!
من از کجا بدونم؟ خواننده ی سایت شما، از کجا بدونه؟
شاید اون آستیناشو خوب بالا نزده و شاید شما خوب بالا نزده باشید. کی به کیه؟
میفهمی منظورمو!
اگه یه برنامه ی اتحاد داشتید، یا برنامه‌ای را تایید کرده بودید و
بالای سایتتان در گوشه ای ارائه داده بودید
اون موقع میتونست زمینه‌ی خوبی هم برای
بحث اتحاد و هم برای خودِ اتحاد باشه
از نظر من وقتشه که از همه بخواهیم راه حلشان و یا راه حلی که قبول دارند را
در گوشه ی بالای سایتشان ارائه بدن. من به سهم خودم این کار را کردم
و تازه اجبارا هم کردم، چون اون برنامه ای که بتونه منو قانع بکنه
کسی هنوز ارائه نداده بود. و خیلی خوشحال میشم که اگر شما نظرتان را
در مورد آن بنویسید
در ضمن، فکر کنم میدونید که یه سری از حرفای من
هم به در بگو تا دیوار
بشنوه است
با احترام

19 September 2007 14:55