۱۴۰۰ خرداد ۵, چهارشنبه

خاطرات آکیو کازاما، سفیر ژاپن در ایران در زمان رضا شاه

 نویسنده: محمد سهرابی

چند سال پیش من با مطالعه کتاب خاطرات سفیر ژاپن در دوره رضا شاه پهلوی یکی از رموز پیشرفت های ژاپن در 150 سال پیش تاکنون رو متوجه شدم و اینکه چرا ژاپن حتی بعد از ویرانی اش در جنگ جهانی دوم دوباره کمر راست کرد و پیشرفت کرد!
آکیو کازاما یکی از سیاستمداران ژاپنی بود که حدود سه سال در ایران سفیر بود و در این مدت شیفته شخصیت رضا شاه شده بود به حدی که معتقد بود امثال هیتلر رهبر آلمان و موسولینی رهبر ایتالیا لیاقت باز کردن بند کفش های رضا شاه رو هم ندارند!
او از مبارزه رضا شاه با کشورهایی مثل انگلیس برای تامین منافع ایران صحبت می کنه و به اصلاحات مذهبی و فرهنگی و اجتماعی او در ایران با خوش‌بینی نگاه می کنه و میگه رضا شاه باعث تحول و پیشرفت های زیادی در ایران شده، البته او ضعف حکومت رضا شاه یعنی عدم استقلال و اختیار مجلس مشروطه رو هم بیان می کنه...
در واقع یکی از رموز پیشرفت ژاپن رو از همین جناب کازاما میشه متوجه شد، یک سفیر ساده ژاپن هم دنیای سیاست اون زمان رو فوق العاده تحلیل می کرد و هم اطلاعاتش درباره تاریخ ایران فوق العاده بود به حدی که اکثریت مطلق مردم اون زمان ایران به اندازه کازاما درباره تاریخ کشور خودشون نمی دونستند!
اطلاعات کازاما درباره فرهنگ و هنر و آیین های ایرانی و اسلامی هم قابل توجه بود، او به ادبیات فارسی هم علاقه داشت و فردوسی ، حافظ، سعدی و نظامی رو دوست داشت، با وجود اینکه او فقط سه سال در ایران بود ولی برخی از ابیات شعرهای این شاعران رو توی کتابش نوشته!
از متن کتاب مشخصه که کازاما هم هوش و دانش زیادی داشته و هم دقت فوق العاده ای، به طوری که با ریزبینی حتی عملکرد خدمتکاران خودش رو هم بررسی می کرد، مثلا او میگه خدمتکار مسلمانم خونه رو خوب تميز نمی كرد، اما ذوق و سليقه‌ای بسيار ستودنی داشت و در آراستن ميز برای مهمانی، با تركيب گلبرگ‌ها و جوانه‌ها، طرح و نمایی عالی می ساخت
او در ادامه میگه تصمیم گرفتم که یک خدمتکار جدید استخدام کنم، خدمتکار جدید که یک فرد ارمنی و مسیحی بود، خونه رو خوب تمیز می کرد ولی برخلاف خدمتکار قبلی ذوق و زیبایی شناسی نداشت، در واقع هر خدمتکار هنری داشت که دیگری نداشت، البته کازاما در کل میگه به خدمتکاران ایرانی نمیشه زیاد اعتماد کرد چون از زیر کار در میرن!
کازاما نگاه و چهره و هیبت رضا شاه رو شبیه به ژنرال کُوروکی می دونست، کوروکی فرمانده ژاپنی فاتح جنگ ژاپن و روسیه بود، همچنین او رضا شاه رو ناپلئون بناپارت زمان خودش می دونست!
از کتاب حدودا 200 صفحه ای خاطرات او در ایران که دکتر هاشم رجب زاده با شیوه ای عالی، به فارسی ترجمه کرده کاملا مشخص هست که سفیر ژاپن چه مرد دانشمندی بوده و یکی از رموز پیشرفت های ژاپن اینه که این کشور با دانش ترین ها، نخبه ترین ها و صادق ترین ها رو برای اداره حکومت خودش انتخاب کرده، البته این شیوه حکومت داری از زمان امپراتور میجی کبیر شروع شد...
کازاما در طول عمرش علاوه بر سفیر بودن در ایران، پست های مختلفی داشت مثلا در عربستان، ترکیه و پرتغال هم سفیر بود و بعد از تصرف ویتنام توسط امپراتوری ژاپن، مدتی فرماندار سیاسی نظامی ویتنام هم بود..
پایان کار کازاما اما تلخ بود و او در اواخر جنگ جهانی دوم و در زمان بازگشت به ژاپن، به دلیل حمله کشتی نظامی آمریکایی به یک کشتی ژاپنی کشته شد...
 
 May be an image of 1 person and text

 

۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

خط نوین ایرانی

 پیشنهاد و معرفی

«خط نوین ایرانی»
خطی با قاعده که با آن فارسی، لری، ترکی، کردی و هر زبان دیگری را
می.توانیم به راحتی و بدون اشتباه بنویسیم و بخوانیم، اگر اصول ساده.یه آن را یاد بگیریم.
این خط به صورت صد در صد، کامل نیست و استثناعاتی هم دارد 
و برای صداهای خیلی مخصوص علامتی ندارد!
البته میگن ترک عادت موجب مرض است و به احتمال زیاد بسیاری با این خط مخالفت خاهند* کرد
چون خط فعلی.یه عربی.فارسی رفته توی وجودشون. اما چاره.ای جز ایجاد تغییر نیست.
حالا یا حروف لاتین را جایگزین میکنیم و یا با همین حروف، به تدریج عادت مردم را عوض میکنیم!
 
بگزارید* اول با قواعد این خط آشنا شوید تا دلایلم را برای اراعه خط نوین،
با هر دو خط ادامه دهم تا با خط نوین بیشتر آشنا شوید!

[در خط نوین ایرانی همه.یه صداها نوشته میشود و برای هر صدا فقط یک علامت داریم!
یک «ز»، یک «ت»، یک «ح»، یک «ق» و یک «س»! و در آن: «ه» صدای اِ (e)/ «ا» صدای اَ (a)/
«آ» صدای آ (aa) / «و» صدای اُ (0)/ «وو» صدای او (u) / «ؤ» صدای واو (v) / میدهد و حرف «ی»
فعلن تا زمانی که فونت جدیدی اراعه نشود، یا صدای یِ/y و یا ای/i می.دهد!]
 
نوشتار باید بتواند هر صدای کلماتی را که میخواهیم بیان کنیم، با علامت مشخصی به گوش خواننده برساند!
[نهؤهشتآر بآیاد بهتاؤآناد حار سهدآیه کالامآتی رآ که میخآحیم بایآن کونیم، به گووشه خآننده بهرهسآناد]

مهمترین ایراد خط فارسی، اهمیت ندادن به حروف صدادار است.
[موحهمتارین عیرآده خاتته فآرسی، احاممییات نادآدان به حورووفه سهدآدآر است.]

خطی که صداهای مهمی را حذف کند، ناقص بوده
[خاتتی که سهدآحآیه موحهممی رآ حازف کوناد نآقهس بووده]

و به انواع و اقسام گوناگون میتواند خوانده شود!
مثلن «مرد» در رابطه با مرگ یا در رابطه با جنسیت دو جور خوانده میشود
[ؤا به انوآع و اقسآمه گوونآگوون میتاوآناد خآنده شاؤاد! ماسالان «مرد»
دار رآبهته بآ مارگ یآ دار رآبهته بآ جهنسی.یات دو جوور خآنده میشاواد ]

فکر کنید چنین کاری را با نوتهای موسیقی انجام بدهند!!
[فهکر کونید چهنین کآری رآ بآ نوتحآی مووسیقی انجآم بهداحاند!!]

خط فارسی کنونی متاسفانه به خاطر چنین ایراد بزرگی
[خاتته فآرسی.یه کونوونی موتااسسفآنه به خآتهره چهنین عیرآده بوزورگی]

و همچنین به خاطر داشتن چندین علامت برای بعضی از صداها،
[ؤا حامچهنین به خآتهره دآشتانه چاندین الآمات بارای باعزی از سهدآهآ]

مثلن ز و ذ و ظ و ض برای رساندن صدای ز، یا تفاوت خواندن جواهر با خواهر
[ماسالان زه ؤا ذه ؤا ظه ؤا ضه بارآیه سهدآیه زه، یآ تافآؤوته خآندانه جاؤآحهر با خآحار]

به درد سطل آشغال میخورد!
[به دارده ساتله آشغآل میخوراد]

البته نویسنده ترجیح میدهد که به جای این حروف فارسی
[الباتته نهؤیسانده تارجیح میداحاد که به جآیه عین حورووفه فآرسی]

یا به اقوالی فنیقی/سامی/عربی یا هند و اروپائی،
[یآ به اقوآلی فهنیقی/سآمی/ارابی یآ حهند و عورووپپآیی]

از حروف لاتین استفاده کنیم، ولی هر نوآوری و پیشنهاد جدیدی
[از حورووفه لآتین هستهفآده کونیم، ؤالی حار نوآؤاری ؤا پیشناهآده جادیدی]

با مخالفتهای فراوانی روبرو خواهد شد و به احتمال،
[بآ موخآلهفاتحآیه فارآوآنی روبهروو خآحاد شود ؤا به اهحتهمآل،]

اگر تنبلی، سهل.انگاری، بی بند و باری و دگماتیسم را کنار بگذاریم،
[اگار تانبالی، ساحل.هنگآری، بی باند و بآری ؤا دوگمآتیسم رآ کهنآر بهگوزآریم،]

خط نوین ایرانی طرفداران بیشتری پیدا خواهد کرد،
[خاتته نوؤینه ایرآنی تارافدآرآنه بیشتاری پهیدآ خآحاد کارد،]

چرا که حروف خط فعلی فارسی را در خود دارد
[چهرآ که حورووفه خاتته فهعلی.یه فآرسی رآ دار خود دآراد]

و جوانان آینده در خواندن متون قدیمی کاملن خلع سلاح نخواهند شد،
[ؤا جاؤآنآنه آیانده دار خآندانه موتوونه قادیمی کآمهلان خالعه سهلآح ناخآحاند شود]

هر چند که میتوان متون مهم قدیمی را با حروف لاتین هم نوشت!
[حار چاند که میتاؤآن موتوونه قادیمی رآ بآ حوروفه لآتین حام نهؤهشت!]

به هر حال میشود به طور آزمایشی
[به حار حآل میشاؤاد به طوره آزمآیهشی] 

دانش.آموزان کلاس اول چند مدرسه را به سه دسته تقسیم کرد
[دآنهش.آمووزآنه کهلآسه اؤؤاله چاند مادرهسه رآ به سه داسته تاقسیم کارد]

و به هر دسته، یک خط را آموزش داد و فهمید که کدام دسته بهتر و بیشتر پیشرفت می.کنند!
[ؤا به حار داسته، یهک خات رآ آمووزهش دآد ؤا فاحمید که کودآم داسته بهحتار ؤا بیشتار پیشرافت می.کوناند!]