۱۳۹۹ مهر ۲۸, دوشنبه

خمینی قبل از انقلاب کاملا قابل شناسایی بود

 کاری از: ؟
یکی از دروغ های بزرگ اکثر انقلابیون 57(به جز اون انقلابیونی که هنوز طرفدار آیت الله خمینی هستند) اینه که خمینی اونا رو فریب داده، این انقلابیون به دروغ که میگن خمینی قبل از انقلاب ژست یک شخصیت دموکراتیک مثل گاندی، نلسون ماندلا و... داشته ولی بعد از انقلاب ذات واقعی خودش رو نشون داده و به آرمان های قبل از انقلابش خیانت کرده!
در اینکه خمینی قبل از انقلاب، در راستای تقیه آخوندی، بخشی از اهدافش رو پنهان کرده بود، شکی نیست ولی حقیقت اینه که خمینی قبل از انقلاب کاملا قابل شناسایی بود، همونطور که نظر بخشی از اپوزیسیون حکومت پهلوی مثل شاپور بختیار و غلامحسین صدیقی درباره خمینی، چه قبل و چه بعد از انقلاب تفاوتی چندانی نداشت!
1-خمینی قبل انقلاب صادقانه کتاب ولایت فقیه(1349) و کتاب تحریر الوسیله(بین دهه چهل تا پنجاه) رو نوشته بود، دو کتابی که بسیاری از افکار خمینی رو شامل میشه، بسیاری از انقلابیون از چنین چیزی مطلع بودند، مثلا زمانی که خمینی به عراق تبعید شد، روحانیون شیعه نجف مواضع تندی علیه نظریه ولایت فقیه خمینی گرفتند و خمینی تلخ ترین لحظات زندگی اش رو در عراق سپری کرد، مگه میشه روحانیون عراقی از این نظریه خمینی مطلع باشند ولی شخصیت های انقلابی شاخص چنین چیزی ندونند؟
مثلا صادق قطب زاده که یک نقش اساسی در وقوع انقلاب داشت، در خاطرات خودش، به اختلاف نظر شدید خمینی با روحانیون شيعه عراقی به خاطر مسئله ولایت فقیه اشاره کرده و مطمئنا بقیه افرادی که به خمینی نزدیک بوده اند، از وجود نظریه ولایت فقیه اطلاع داشتند، فقط مردم عادی و انقلابیون درجه دو می تونند بگن از چنین چیزی اطلاع نداشته اند، اما علاوه بر این دو کتاب، خمینی مطالب زیادی رو در اطلاعیه هاش یا سخنرانی هاش منتشر کرده بود و به دست مردم رسونده بود و اکثر مردم هم چنین مطالبی رو شنیده یا مطالعه کرده بودند که در ادامه متن زیر می خوانید
2-خمینی قبل از انقلاب با حق رای زنان مخالفت کرده بود
3-خمینی قبلا موضعی تند علیه امثال احمد کسروی و آیت الله شمس آبادی گرفته بود که به ترور این دو نفر به ترتيب در سال های 1324 و 1355 منجر شد و این موارد دیدگاه خود درباره آزادی بیان را نشان داده بود، همچنین در زمان های دیگه هیچ وقت نقش یک نفر مثل گاندی رو بازی نکرد، مثلا زمانی که آیت الله خمینی در عراق حضور داشت، محمد رضا شاه یک پیام تسلیت برای مرگ آیت الله حکیم فرستاد و این پیام با واکنش مثبت و تشکر برخی از روحانیون برجسته شیعه از شاه ایران روبرو شد، خمینی از این اقدام اون روحانیون خشمگین شده بود و در واکنش به سوالات طرفدارانش، حمله طرفدارانش به اونا رد نکرده بود، در واقع با سکوت یا یک نظر دو پهلو، غیر مستقیم بهشون مجوز داده که می تونید بهشون ضربه بزنید، این مطلب رو صادق قطب زاده در خاطرات خودش نقل کرده
4-خمینی قبلا با استخدام مردان برای آموزش به دختران در مدارس و دانشگاه ها مخالفت کرده بود
5- با شاغل شدن زنان در ادارات و مجلس و شهرداری مخالفت کرده بود
6-او با ورود زنان به ورزش نیز مخالفت کرده بود و گفته بود می خواهند کاری کنند که مرد و زن با هم کُشتی بگیرند
7-خمینی بارها گفته بود که ایده تساوی زن و مرد، برخلاف اسلام است
8-او به اینکه غیر مسلمانان می توانند در انتخابات رای بدهند اعتراض کرده بود
9-خمینی به اینکه غیر مسلمانان می توانند در انتخابات کانديدا شوند هم اعتراض کرده بود
10-خمینی هیچگاه علاقه خود به امثال نواب صفوی(قاتل کسروی و مخالف مصدق و حکومت پهلوی)را پنهان نکرده بود، همچنین خمینی هیچگاه از شخصیت هایی مثل محمد مصدق تمجید نکرده بود
11-خمینی از حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی سخن می گفت و هر انسان با سوادی منظور یک روحانی از حکومت اسلامی را درک می کند، در 500 سال اخیر کدام حکومت اسلامی مثل حکومت های غربی یا حکومت های ژاپن و کره جنوبی بوده؟
12-او بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را به رفراندوم گذاشت و انقلابیونی که امروز ادعا می کنند خمینی انقلاب را دزدیده به آن رای دادند
13-خمینی هر گاه از دموکراسی و آزادی سخن می گفت، بلافاصله چهارچوب اسلامی آن را ارائه می کرد، همیشه می گفت آزادی غربی نمی خواهیم و آزادی ما در چهارچوب اسلام است
13-ضمنا درسته که خمینی بخشی از سخنان مثبت قبل انقلاب خودش رو، بعد از انقلاب نقض کرد(مثلا قبل از انقلاب یک بار می گفت که دنبال رهبری بر کشور نیست یا وعده پیشرفت کشور در زمینه های مختلف را می داد) ولی در عوض بعد از انقلاب خیلی از سخنان منفی خودش در قبل از انقلاب رو اصلاح کرد مثلا بعد از انقلاب با حق رای زنان مخالفت نکرد، ورود زنان به ادارات رو ممنوع نکرد، ورزش زنان رو قدغن نکرد، حق غیرمسلمانان برای کاندید شدن در انتخابات رو منسوخ نکرد، حق رای غیرمسلمانان رو ممنوع نکرد، از آموزش مردان به زنان در مدارس و دانشگاه ها جلوگیری نکرد، خمینی که قبل انقلاب احمد کسروی را یک تبریزی بی سر و پا، نامیده بود، بعد از انقلاب درباره او گفت: کسروى یک آدمى بود تاریخ نویس، اطلاعات تاریخى‏ اش هم خوب‏ بود، قلمش هم خوب بود؛ اما غرور پیدا کرد!

در واقع ملی مذهبی ها و چپ ها فکر می کردند که خمینی یک آدم احمق هست و بعد از انقلاب می تونند استخوانی جلوی او بیاندازند و خرش کنند و با یک پست تشریفاتی فریبش بدهند و خودشون حکومت رو تصاحب کنند، بنابراین فعلا او رو تبدیل به بت کنند و از تمام سخنان و اعمال او چه درست و چه غلط، حمایت کنند تا حکومت پهلوی سرنگون بشه، بعد از انقلاب هم که این آخوند کم سواد توانایی تشکیل حکومت رو نداره ولی خمینی از همه شون باهوش تر بود و وقتی خمینی با همون ایدئولوژی قبل انقلابش، خود این انقلابیون رو از سفره انقلاب دور ریخت، یهویی اینا ادعا کردند که خمینی رو نشناخته ایم و فکر می کردیم کوروش و گاندی و نلسون ماندلا ظهور کرده!