۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

بابا به هسته‌ی مردم چی‌کار داری؟


به غلَت‌های املاعی، توجه نکنید*
آخه چرا مردم روُ به تشکیل هسته‌های فلان تا فلان نفره تشویق می‌کنید؟ اینطوری هر کی که زیر دست و پا و چنگ این کودتاچی‌ها بیفته، از تماشاچی و رهگذر و پشتیبانِ خاموش گرفته تا حق‌طلبِ شعار دهنده، چه هسته‌ای! باشه و چه نباشه، تا یک لیست فلان تا فلان نفره‌‌ی هسته‌ای نده، ولش که نمیکنند. اونوقت برای هر کی که خاستند* یه پرونده‌ی هسته‌ای هم درست می‌کنند و میزارن پیش بقیه‌ی پرونده‌های خودساخته‌شون. چرا دردِسر مردم را زیاد می‌کنید؟ من در همین‌جا اعلام می‌کنم که اصلن هسته بی هسته و از آنجا که قرار بود به هسته‌ی مردم کاری نداشته باشیم، این اعلامیه را پس گرفته و بنابراین امور «هسته بی هسته» یا «هسته با هسته» را ول کرده و البته میتوان گفت که هر آزادی‌خاهی، خودش یه هسته است که شاید اهل هسته بازی باشد یا نباشد.

در مورد غلَت‌های املاعی

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

ابراهیم نبوی: دفاع خشونت آمیز در برابر خشونت ... پلیس باید از ما بترسد


ابراهیم نبوی: «... این که شعارهای روز سیزده آبان بشدت تند شده است، حاصل تصمیم و خواست ما نیست، حاصل فشارهای آنهاست، اگر خشونت را تشدید نکنند، ما نیز اعتراض را مسالمت آمیز می کنیم.

2) برخی از دوستان جنبش سبز با دیدن صحنه های وحشیانه حمله پلیس بخصوص به زنان و دختران، در نوشته های شان گفته اند که باید خشونت را با خشونت پاسخ داد. این پاسخی از سر احساس مسوولیت و دلسوزی و خشم است و کاملا طبیعی است، اما آیا چون طبیعی است، لازم و ممکن نیز هست؟ آیا منظور مبارزه قهرآمیز است، یا دفاع خشونت آمیز. اصولا اعمال خشونت در برابر خشونت، دو شیوه دارد. نخست آنکه ما خشونت را آغاز کنیم و بطور مسلح، سرد یا گرم وارد صحنه شویم و سعی کنیم با حمله به پلیس آنها را وادار به عقب نشینی کنیم. حالت دوم این است که ما بطور مسالمت آمیز وارد صحنه می شویم، اما در مقابل حملات پلیس به مردم و خودمان آرام نمانیم، نه تن به دستگیری بدهیم و نه بگذاریم دیگران دستگیر شوند و در حقیقت در مقابل خشونت از خودمان دفاع می کنیم.

از نظر حقوقی در حالت اول که می خواهیم حمله خشونت آمیز بکنیم، ما از زمانی که نقشه می کشیم، و قبل از هر عملی مجرم هستیم، اما در حالت دوم ما حتی در صورت زدن پلیس هم به لحاظ حقوقی مجرم نیستیم، چون مجبور شده ایم از خودمان واکنش نشان دهیم. در اینجا بحث از این واقعیت نمی کنیم که پلیس و قوه قضائیه جمهوری اسلامی برای صدور هر حکمی یا اعمال هر مجازاتی به ادله حقوقی نیاز ندارد، بلکه به دفاع خشونت آمیز از منظر حقوقی نگاه می کنیم. دفاع خشونت آمیز در برابر خشونت باید از جائی آغاز شود که ما در معرض حمله مرگبار و خشونت آمیز خیابانی قرار می گیریم و تا جایی ادامه بیابد که پلیس عقب نشینی کند. این رفتار باید باعث شود که پلیس هم از قبل بترسد و بفهمد که نمی تواند براحتی مردم را کتک بزند. به عبارت دیگر پلیس باید از ما بترسد، پیش از آنکه کاری بکنیم، اما نباید هیچ دلیلی برای دستگیری ما وجود داشته باشد.... »


۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

حرف و نظر سیاسی؟! اونم برای تو که مدرکی تو علوم سیاسی نداری؟! رو که نیست


بپردازیم به یکی دیگر از شاه‌کارهای آقای اسماعیل نوری‌علا :

میگم باز هم به این کشورهای متمدن. براشون فرق نمیکنه که شغل و تحصیلاتت چی باشه. اگه بری تو سیاست و عرضه‌شو داشته باشی و رای بیاری، شما را دعوت به مجلس نموده و بسته به زرنگی و فهم و شعور، حتا به نفع عده‌ای و به ضرر عده‌ای دیگر، و ترکیب یا بدترکیبی‌ی نیروهای سیاسی، شاید قدرتی شوید و مملکت را به راه یا بی‌راهه برده و چه بسا که اگر تحصیلات بالاتر از سیکل و دیپلم و لیسانس و دکترا داشتید، باز هم از این کارها می‌کردید و تاریخ نشان داده است که چه بسا لیسانسیه‌ی مهربان و دلسوز و یا خبیث و خودپرست، هر دو در یک رشته و چه بسا دکترِ کمونیست و یا تئوریسین لیبرالیسم هار. و اصولن اگر کسی وسط بحث سیاسی به طرف بگوید که تو که مدرک علوم سیاسی نداری، پس چرت و پرت میگی، نشانی از ضعف و کمبود و حتا خباثت و سرکوب هم نمی‌تواند باشد و تو اگر بگویی هست، مگر لیسانس آدم‌شناسی داری؟

اسماعیل نوری‌علا : «متأسفانه، آقای کديور، گويا به خاطر حس تعلقی که به "جنبش سبز" پيدا کرده اند، مسائل دينی و اخروی را ـ که در حوزهء تخصص شان است ـ کنار گذاشته و با رفتن از اين دانشگاه به آن دانشگاه آمريکائی مشغول ايراد نطق و خطابه دربارهء "جنبش سبز" شده و مرتباً تحليل هائی صرفاً و يکپارچه "سياسی" ارائه می دهند، بی آن که معلوم شود ايشان اين "علم سياست" را، جز در حوزهء علميهء قم، در کجا تحصيل کرده و در آن فارغ التحصيل هم شده اند»

در اینجا، بحث بر سر مواضع آقای کدیور نیست و بلکه اینست که آقای نوری‌علا، چه مدرک فارق‌التحصیلی در علوم سیاسی داشته و چه نداشته باشند، هیچ دلیل می‌شود که فهم و شعور سیاسی داشته باشند یا نه ؟ و چه بسا فهم و شعور بسیاری از وبلاگ‌نویسان و کُللن کسانی که با پرروئی‌ی تمام و بدون مدرک به خود اجازه داده‌اند که در سیاست دخالت کنند که شرم بر آن‌ها باد، از این آقا بیشتر نباشد و یا باشد؟ البته ایشان خیلی دوست داشتند 30 میلیون ناراضی‌ی شرکت‌کننده در انتخابات، دست به این کار ابلهانه‌ی سیاسی که ریشه در بی‌مدرکی داشت، نزده و به رهنمودهای ایشان دل‌می‌بستند و انتخابات را تحریم نموده و چه بهتر که رهبری‌ی آقای رضا پهلوی‌ی سکولار و مشروطه‌خاه را هم می‌پذیرفتند*، ولی خوب دیگه، کجاست فهم و شعور سیاسی؟!

*«وظيفۀ داريم که اگر ذره ای به آيندۀ وطن خود علاقه مندم، بجای بی اعتنائی عملی به سخنان ايشان[آقای رضا پهلوی]، به آنها گوش فرا داريم، چند و چون آنها را بسنجيم، از آنها انتقاد کنيم و نظرات متقابل خود را در برابر ديد همگان در ميان نهيم، تا شايد چاله چوله ها پر شود، اپوزيسيون جمهوری اسلامی بتواند، در زير سقف توافقاتی حداقلی و مشروط، تا انحلال حکومت اسلامی و برگزاری رفراندوم، گرد هم آيد و «تشکيلات رهبری» را به همت آقای رضا پهلوی ايجاد کرده و از «سرمایۀ سياسی» ـ يا بزعم من، ملی ـ ايشان استفاده کند.»
http://news.gooya.com/society/archives/080306.php


۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

اکبر گنجی: مردم به هیچ روش مسالمت‌آمیزی قادر به برکناری ولی فقیه از قدرت نخواهند بود



اکبر گنجی، برساختن رهبری در تعارض با وصیت‌نامه‌ی خمینی، ۲۶ آبان ۱۳۸۸: «... بدین ترتیب ولی فقیه، رهبر مادام العمری است با قدرت مطلقه، که اگر صد سال عمر کند،صد سال بر مردم فرمان‌فرمایی خواهد کرد، و مردم به هیچ روش مسالمت‌آمیزی قادر به برکناری او از قدرت نخواهند بود...»


۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

سیدمحمد خاتمی: نظام با کسانی که قصد براندازی دارند باید برخورد کند، ولی نه با افرادی که درون نظام هستند




خاتمی در بخش پایانی سخنانش باردیگر به مسائل روز اشاره کرد و گفت:«امروز همان آدم‌هایی
که برای انقلاب زحمت کشیده‌اند، مورد جفا قرار می‌گیرند و با یک جنگ روانی و ایجاد فضای امنیتی
به عنوان دشمن و منحرف معرفی می‌شوند و با آنها برخورد می شود البته هر نظامی با کسانی که قصد
براندازی دارند باید برخورد کند ولی با خود افراد که درون نظام هستند نباید چنین برخوردی کرد
وی تاکید کرد:«دور افراد خط کشیدن و دایره خودی را محدود کردن و بخش‌های مهمی
از جامعه را خارج از دایره خودی معرفی کردن بی‌انصافی است.این رفتارها
باعث می‌شود اصل مساله زیر سئوال برود.»

خلاصه اینکه جوانان ما اگر دست به روی حکومت بلند کنند
و قصد براندازی داشته باشند، سرکوبشان مورد تایید اصلاح طلبانی نظیر خاتمی است
و به این ترتیب، حکومت باید عبرت گرفته و دایره ی خودی ها را محدود نکند
چرا که گفته اند: اشِدّاءُ علي الكفار و رحما بينهم


۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

با تو ام ای سرمنشع این سیل خانه‌مان‌بر



وقتی شنیدم که سپاه قرارداد 2 میلیون و 500 هزار دلاری
بسته برای خط ریلی و چه خوشحال سرحال کرده دادار داداری
با یاد خون ندا، تحسین این ملت این‌جور آگاه، ملت این‌جور شجاع
به ریششون خندیدم و هیچ چاره‌ای ندیدم، جز اینکه حرفی بزنم:

مافیای سپاه داره مثل یه غولِ گشنه
مملکت‌و میخوره با لذت و مِیل
نفت و طلا، حتا هوا، دخانیات
مخابرات و صادرات و واردات یا خط ریل
جاری شده بر همه چی مثل یه سیل

با تو ام ای سرمنشع این سیل خانه‌مان‌بر!
با تو ام ای آتش خانه‌مان‌سوز
ای ولی‌ی جگرسوز
ای رهبر مافیا
با آهِ سبزِ صبر و داد سرخِ خشم مردم بسوز


۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

ترانه «تشریفاتی شو»، بر روی آهنگی از پینک فلوید


تشریفاتی شو

این ترانه را می‌توان بر روی آهنگ زیر خواند

آقای خامنه‌ای! هرچند که من دارم کم کم! به این نتیجه میرسم
و قبلن‌ها هم به این نتیجه رسیده بودم که شما زبون خوش حالیتون نمیشه
ولی خوب چه بهتر که هر کس به سهم خود، تلاشی کند تا شما را به راه راست
هدایت نموده، هر چند به این خاطر که ثابت‌تر! کند که اصلاح‌پذیر نیستید
تا اتحاد فکری برای تصمیمات و قدم‌های بعدی، فراهم آید. پس! درهای صلح و سازش را
نبندید، که صد در صد پشیمان خواهید شد و چه بهتر که تشریفاتی شوید

از خوانندگان تقاضا میشود که دسته‌جمعی بخوانند و یا تصور نمایند

Pink Floyd - Another Brick in the Wall part 2





تشریفاتی شو

جنبش سبز - دست‌بردار نیست
هست چقد پر - تحمل

پر عظمت - سرشار از عزم
نمی‌تونه – بشه هول

هی فقیه، تو گوشت بکن
نَ- ترسیم، روتو کم بکن

اینو بفهم که نَ- مونده خیلی زمان
هنوز میشه بشه، اشتباهت جبران


اگه بخوای- ما می‌بخشیم
تا خون‌ ریزی- قطع بشه
میتونی تَ- شریفاتی شی
تا که ایران- آزاد شه

هی فقیه، تو گوشت بکن
نَ- ترسیم، روتو کم بکن

اینو بفهم که نَ- مونده خیلی زمان
میتونی اشتبا- هتو کنی جبران


شاهین دلنشین
10.11.2009



دیوار برلین در 20 سال پیش، این‌گونه فروریخت. دیوار ولایت‌فقیه چه‌گونه فرومیریزد؟



Fall of the Berlin Wall: The moment the barriers came down