۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

معرفی ِ ماتلی و ماتلی‌مدال



* در رابته با غلَت‌های اهتمالی‌ی! املاعی

این مقاله! برای اوّلین بار در وسط‌های سال ۲۰۰۶ منتر شد

معرفی ِ ماتلی و ماتلی‌مدال

این کلیپ هم بعدها اضافه شوده



این ماتلی‌مدال! یک مامور سازمان جاسوسی ِ شوروی سابق
و البته در غالب یک شخصیت کارتونی بود و در آن موقع و در آنجا
مدال بازی فراوان، چون طبقه ی کارگر بدون مدال اموراتش درب و داغان!

و کارگرا در شوراهایشان اگر رای گیری‌ای بود، باید به کمونیستها رای میدادند، وگرنه
هیـچی، به حکومت کارگری از طرف همین کارگرای نمک‌نشناس! خیانت شده بود

و خیانت به مملکت خوب نیست! و اون موقعها که سوادِ اعدام نکردن نداشتن که!
پس اسلن اگه میگفتی "تروتسکی خوبه، نه استالین"! یعنی با شیطانِ بزرگ سرمایه
همدَستی، و باید به حسابت برسیم. حالا اونائی که با

"حکومتِ پارلمانی‌انتخابی‌دوره‌ای‌باآزادی"

مخالفن، احتمالا مطمئن هستند که مردم به آنها رای نخواهند داد
و میخواهند زوربازی دربیاورند و زور بالای زور هست به وفور!
مثلا من زورم را به آنها نشان میدهم و میگویم که اگر به راهِ راستِ مستقیم
حق ِ رای دائمی و هم سراسری و هم استانی، برای تعیین قدرتِ ضروری
سراسری و محلی و استانی، که بعضی جاها میشود خود بخود خلقی

/صمد: بهضی از این اُوشنفکرای دهِ بالا میگن خلق و خو اصلا یعنی چی؟
اونوقت مُنُم بشِشون میگُم اگه جرئت دارید بیاین دهِ پایین تا یه خلق و خوئی بهتون
نشون بدیم که یک وجُب روش روغن داشته باشه! شما حالا بیاین! ای اخمخای بی‌خُلق/

...مثلن در استان آذربایجان قدرت استانی بدست خلق/ مردم آذری‌زبان
و در استان کردستان به‌دست خلق/مردم کردزبان
خواهد افتاد، و بگیر تا خوزستان و بلوچستان و غیره، و همه مان خوشحال میشویم!

آری اگر به این راه راست آمدید که خوبه و اگر به راه مستقیم نیامدید
آنوقت اجر شما با حضرت فعلا ندا ! تا دیگران نکرده اند کودتا.

باری، این ماتلی‌مدال چون چندبار از مدال گرفتن حال کرده بود و غرور و غیرتِ کارگریش
زیاد شده و به جوش آمده بود، به خود گفت: پس زیر دستان من هم به خاطر وفاداریِِ
بیشتر به طبقۀ کارگر، نیاز طبیعی به مدال دارند که با شیطانِ سرمایۀ بزرگِ آمریکا،
غیورانه‌تر مبارزه کنند. پس من به ماتلی که سگ خدمتگذارِ زیر دستم است،
دائم مدال بدهم که انگیزه ای برای اون زندگی ِ سگی‌اش داشته باشد!
بنابراین، اگه ماتلی کار خوبی میکرد، با حالت بامزه ای میگفت: ماتلـــــی! مداااال!
و به او مدال میداد، و چون دائما و آخرسر شکست میخوردند و سقوط میکردند، در همان
حالتِ سقوط باز میگفت: ماتلی! مدال! به این معنی که مدالاتو پس بده! و بیچاره ماتلی!

حالا من از این شخصیتهای کارتونی، به عنوان گرایشهای
درونی ِ انسانها استفاده کرده ام. یعنی ما تو خودمون، بخشی داریم که
"تشویق کننده" است و بخشی که "تشویق خواه"ی اش را لو ندهیم بهتراست!

/ ندا: و بدون عشق زندگی تباه است، و نبوسیدنِ من گناه است حتا از طرف هادی! /

/ صمد: و صمد لیلا را چشم به راه است، وگرنه انگشت به چشم عیندالله است!/

و این انگیزه ها هم در رابطه با خودمونه و هم در رابطه با دیگران.
و اگر من مدالی؟! بدهم! منظور اون سگِ کارتونی نیست، عزیزم!

/ سرو نا: آری اینچنین بود!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما می‌.تواند تاثیرگذار باشد. برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه‌ رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید. فحش دادن آزاد است، خالی کنیدعقده‌.ها را ، اما زیاد تکرار نکنید.