۱۳۸۵ تیر ۱۴, چهارشنبه

نان شبِ ما



[این پست، با حفض* تاریخ  انتشارش، از سایت www.taraane.com که دیگر وجود خارجی ندارد، با دستکاری.هایی  به این‌جا منتقل می‌شود. و یادمان باشد که  دمکراسی سلطنتی با سلطنت مشروطه، فرقهای اساسی دارد] 


نان شبِ ما


نانی که شکم گرسنه ی ما را، که قیلی ویلی رفته
و از صبح ازل تا حالا چیزی توش نرفته، از قارامب و قرومب نجات میده
دمکراسی.ست

کی از نداشتن اتحاد، چقدر چقدر عاصی ست ؟

نان شب ما فعلن مثلن سلطنت پارلمانی مدل اسکاندیناوی نیست
نان شب ما فعلن مثلن جمهوری پارلمانی مدل آلمانی نیست

اینا فقط شکلهای مختلفِ دمکراسی.ست
کدام وحشت ما ناشی از چیست ؟!

اگر شجاعیم، خودخواهیمان برای چیست ؟
اگر همه.خواهیم، این فکر نکردنمان دیگه چیست ؟

ما تا آنجا که دمکراسی.خواه هستیم
برای خیلی خیلی از عزیزان، عزیز و نازیم
و برای اینکه بتونیم بگیم که برای همۀ عاشقا، آغوش ِ بازیم
باید به مهمترین مسئله بپردازیم

چرا بعضی.ها خواسته.یه اصلی.یه ایرانیان، یعنی آزادی و دمکراسی را
به خواسته.یه فرعی.یه ایرانیان، یعنی شکل ظاهری.یه دمکراسی فروخته اند ؟

همۀ شما که از نداشتن آزادی پُر دردید
آیا مثل من به دنبال کمک نمیگردید ؟
اگه به آه دل من گوش نکنید، بهتمون میگم که چقدر سرد ید!!


خانمها و آقایان آزادی.خواه

بعد از کنار رفتن جمهوری ِ اسلامی، دو سه سال وقت داریم
که هر مدلی از دمکراسی را که طرفدارش هستیم، تبلیغ کنیم
و برش حرفامونو تو این زمینه، مثل تیزی ِ لبِ تیغ کنیم
و در تبلیغ جمهوری یا سلطنت ویا هیچکدام، خودمان را دچار!! جیغ کنیم

ولی هنوز چند سالی به کنار رفتن جمهوری اسلامی باقی مانده است
نگذارید این چند سال، تبدیل به 27 سال دیگر شود

/// جواد: نگذارید احمقا !! ///

/// ندا: بیشعور! احمق! نفهم! چرا به آزادیخواه.ها میگی احمق؟ ///

/// جواد: بیشعور! تو که خودت الان به من گفتی احمق. دیدی تو هم عصبانی میشی!
بابا خوب منم عصبانی میشم. چیکار کنم ؟ اگه فهش ندم، عقده.ای میشم
روانی میشم. دکترا میگن!!
اینا هنوز نه به داره، نه به باره، میخوان حق انتخاب و از مردم بگیرن ///

/// ندا: خوب، خوب، الان وقت پاچه گرفتن نیست، برو دهنتو آب بکش و دیگه نپر وسط معرکه! ///

/// گزارشگر: جواد حالا که به خاطر فهش دادن روانی نشده ؟!!
با احساس یک آرامشی چند قولوپ آبِ پاکی!! میخوره و از معرکه خودشو کنار می.کشه ///

نگذارید این چند سال، تبدیل به 27 سال دیگر شود
نگذراید عزیزان!

هنوز جوجۀ پر نگرفته ایم
"قدرت پرواز میخوایم! همین حالا!" چرا ؟
جوان رعنا، ولی جوش جوانی به صورت زده.ایم!
"یار طنّاز میخوایم! به طور میلیمتری بی.جوش!! و خوش قد و بالا!" چرا ؟

جمهوری! حالا! دلبر خوش ادا !
سلطنت! حالا! خوشگل ِ با صفا !
نه جمهوری، نه سلطنت، سر میزنم به منزلت!
حالا چرا ؟ حالا چرا ؟

عروس بسیار بسیار زیبای آزادی و دمکراسی
شایستۀ هزاران هزار بوسه است
دیگه این مدل لباس رو بپوش، یالٌا، چرا ؟


کار ما الان عمده کردن اختلافات نیست، عمده کردن اشتراکاته
کسی که از صبح تا شب تو خیابونا علافی کنه، لاته !
و آشی که عزیزم برام بپزه، پر ملاته !

عزیزم،
اگه عضو گروه و حزبی هستی
سعی نکن همۀ مردمو تو حزب خودت جمع کنی
میخوای منو خاطر جمع کنی؟

سند اتحادی بنویس که فراگروهی و فراحزبی باشه
و حق انتخاب نوع دمکراسی را به همه داده باشه

تو که نمی.خوای حق کسی رو بخوری
آغوش من باز.ه برات، پیشم بیا، تند و سریع، خیلی فوری

و اگه عضو گروه و حزبی نیستی (مثل من) و سند هم نمیخوای بنویسی
دیگه جرزنی نکن و سندی فرا گروهی را پیدا کن و امضا کن، گوگوری مگوری!

وگر نه از این همه دربدری، چه جوری در میایم، بگو چه جوری ؟

خیلی ممنون!


شاهین

5.7.2006



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما می‌.تواند تاثیرگذار باشد. برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه‌ رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید. فحش دادن آزاد است، خالی کنیدعقده‌.ها را ، اما زیاد تکرار نکنید.