۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

چرا اگه احمد زیدآبادی الآن میتونست حرف بزنه، به احتمال خیلی زیاد میگفت: «رفسنجانی ولیِ فقیه باید شه»؟


به این بخش از سخنان دو سال پیش آقای زیدآبادی (که مثل امروز، زندانی- تبعیدی نبود، ولی آزادانه هم نمی‌تونست حرف بزنه) در مورد «راه سازش و توافق با جهان غرب بر سر انرژی هسته‌ای» دقت کنید و «راه سازش با جنبش سبز» را به جای آن گذاشته و مطابق اوضاع روز، رمزگشایی کنید تا به حرف من برسید:

اوضاع پاندولي، احمد زيدآبادي : «... ايران اگر بخواهد به راه سازش برود، اين راه در درون نظام فقط از آقاي رفسنجاني عبور مي‌كند. بيان اين مساله از زبان كسي كه خود از منتقدان آقاي رفسنجاني بوده است، سخت است، اما باور من به پاره‌اي عملكردهاي منفي وي، نبايد مانع ديدن واقعيت و بيان آن شود.
انسان‌ها نقش‌هاي متفاوتي در زندگي به خود مي‌گيرند، فردي در يك نقش و مقام خاص ممكن است كاركردي منفي داشته باشد، اما در نقش و مقامي ديگر كاركردي مثبت.
اين جابجايي نقش‌ها بايد هميشه در نظر ما باشد، در غير اين صورت، دچار نوعي تصلب تحليلي مي‌شويم و از واقعيت فاصله مي‌گيريم.
تاكيد مي‌كنم كه من نمي‌گويم آقاي رفسنجاني ضرورتا محور تحولات آينده است، بلكه مي‌گويم «اگر» نظام سياسي تصميم به سازش با جهان غرب بگيرد، در اين صورت، چهره‌اي جز آقاي رفسنجاني براي جلو فرستادن ندارد.
اما هيچ تضميني نيست كه نظام سياسي تصميم به سازش بگيرد. ...»



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما می‌.تواند تاثیرگذار باشد. برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه‌ رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید. فحش دادن آزاد است، خالی کنیدعقده‌.ها را ، اما زیاد تکرار نکنید.